طلاق خلع چیست

طلاق خلع در حقوق ایران زمانی مطرح می‌شود که زن به دلیل کراهت واقعی از ادامه زندگی حاضر است بخشی از حقوق مالی خود را ببخشد تا شوهر به جدایی رضایت بدهد. ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی این نوع طلاق را بر پایه همین دو عنصر تعریف می‌کند. 

نتیجه نیز طلاق بائن است؛ یعنی شوهر حق بازگشت به رابطه را ندارد مگر وقتی که زن در دوران عده از مالی که بخشیده است برگردد. همین ساختار باعث شده طلاق خلع یکی از سریع‌ترین و قابل پیش‌بینی‌ترین روش‌های جدایی برای زن باشد، مخصوصا در موقعیت‌هایی که ادامه زندگی عملا امکان‌پذیر نیست و طلاق یک‌طرفه هم مسیر طولانی و پر ریسکی دارد.

در این راهنما از گروه وکلای نیک عدل به شکل کاربردی توضیح می‌دهیم طلاق خلع چیست، چه شرایط و ارکانی دارد، چه حقوقی برای زن باقی می‌ماند، چه چیزهایی باید بخشیده شود. با ما همراه باشید.

طلاق خلع چیست و در قانون مدنی چه تعریفی دارد؟

طلاق خلع در قانون ایران زمانی معنا پیدا می‌کند که زن نسبت به ادامه زندگی مشترک احساس کراهت دارد و می‌خواهد بدون درگیری و کشمکش طولانی از رابطه خارج شود. برای پاسخ به این سوال که طلاق خلع چیست، بهترین راه مراجعه به قانون مدنی است. 

قانون مدنی در ماده ۱۱۴۶ تعریف روشنی ارائه کرده و مقرر می‌دارد طلاق خلع آنگاه محقق می‌شود که زن به دلیل همین کراهت، مالی را به شوهر ببخشد تا او به طلاق رضایت دهد. این مال می‌تواند مهریه یا هر مقدار کمتر یا بیشتر از آن باشد که طرفین بر آن توافق کنند.

با توجه به همین تعریف قانونی، طلاق خلع در زمره طلاق‌های بائن قرار می‌گیرد؛ یعنی پس از وقوع، رابطه زوجیت به‌طور کامل قطع می‌شود و مرد حق رجوع ندارد مگر آنکه زن در ایام عده از مالی که بذل کرده رجوع کند؛ بنابراین طلاق خلع در ساختار حقوقی ایران راهی عملی و قابل اتکا برای خروج زن از زندگی ناسازگار است و قانون‌گذار به‌صراحت آن را برای همین موقعیت‌ها پیش‌بینی کرده است.

تفاوت طلاق خلع با سایر انواع طلاق

طلاق خلع زمانی معنا پیدا می‌کند که زن به دلیل نارضایتی جدی (کراهت) از ادامه زندگی مشترک، مالی را به شوهر ببخشد تا جدایی صورت گیرد. این طلاق از نوع بائن است و همین ویژگی باعث می‌شود بسیاری از قواعدی که در طلاق‌های دیگر جاری است، در طلاق خلع اعمال نشود. 

برای روشن شدن جایگاه طلاق خلع، لازم است آن را در کنار انواع اصلی و پرکاربرد طلاق در نظام حقوقی ایران یعنی طلاق رجعی، طلاق توافقی، طلاق مبارات و طلاق قضایی (عسر و حرج) قرار دهیم. هر یک از این انواع، منطق، آثار حقوقی و مسیر رسیدگی متفاوتی دارند و مقایسه آن‌ها نشان می‌دهد در چه شرایطی کدام گزینه مناسب‌تر و عملی‌تر است.

نوع طلاقمبنای اصلینیاز به اثبات در دادگاهوضعیت مالی زنامکان رجوعنقش مرد در انجام طلاقمدت زمان تقریبی
طلاق خلعکراهت زن و بذل مالنیاز ندارد؛ فقط اعلام کراهت و توافق مالیزن مالی را می‌بخشد (مهریه کامل، بخشی از آن یا بیشتر/کمتر)رجوع مرد فقط در صورت رجوع زن به بذلرضایت مرد لازم استحدود ۱ تا ۳ ماه
طلاق مباراتکراهت دوطرفهنیاز نداردزن مالی را می‌بخشد اما نه بیشتر از مهریهبائن؛ رجوع نداردهر دو طرف بر جدایی توافق دارندحدود ۱ تا ۳ ماه
طلاق رجعیاراده مرد یا طلاق بدون بذلنیاز نداردزن حقوق مالی‌اش را حفظ می‌کندمرد تا پایان عده حق رجوع دارداختیار اصلی با مرد استحدود ۲ تا ۳ ماه
طلاق توافقیتوافق کامل زن و مردنیاز نداردبسته به توافق طرفینبسته به نوع طلاق (ممکن است بائن یا رجعی باشد)هر دو طرف نقش دارندحدود ۴۵ روز تا ۳ ماه
طلاق قضایی (به درخواست زن)عسر و حرج یا تحقق شروط ضمن عقدنیاز دارد و باید اثبات شودزن معمولا از مهریه نمی‌گذرداغلب بائنقاضی تصمیم نهایی را می‌گیرد۱ تا ۳ سال یا بیشتر

ارکان اصلی طلاق خلع چیست؟

طلاق خلع تنها زمانی معتبر و محقق می‌شود که سه رکن اصلی آن به‌طور همزمان وجود داشته باشند. این ارکان، تفاوت اساسی طلاق خلع با سایر انواع طلاق را نشان می‌دهند و دلیل تعریف دقیق و محدود آن در قانون را روشن می‌کنند.

رکن اول: کراهت زن

زن باید نسبت به ادامه زندگی مشترک کراهت واقعی داشته باشد؛ یعنی از شوهر و زندگی با او تنفر یا ناراحتی شدیدی احساس کند. این کراهت، پایه و اساس طلاق خلع است و بدون وجود آن، طلاق از نوع خلع نخواهد بود.

رکن دوم: بذل مال (فدیه) از سوی زن

زن باید در عوض جدایی، مالی را به شوهر ببخشد. این مال معمولا مهریه یا بخشی از آن است، اما می‌تواند کمتر یا بیشتر از مهریه و حتی مالی غیر از مهریه باشد. بذل عوض، رکن مالی طلاق خلع و ابزار اصلی راضی کردن شوهر به طلاق است.

رکن سوم: قبول بذل توسط شوهر و اجرای صیغه طلاق خلع

شوهر باید بذل زن را بپذیرد و صیغه خاص طلاق خلع جاری شود. برخلاف طلاق قضایی که با حکم دادگاه انجام می‌شود، طلاق خلع با اراده و قبول شوهر و اجرای صیغه توسط سردفتر یا نماینده او کامل می‌گردد. به همین دلیل، در حالت عادی نقش شوهر در این مرحله کاملا تعیین‌کننده است.

نکته مهم: تنها در صورتی که مرد قبلا وکالت بلاعزل کامل در اجرای طلاق خلع و قبول بذل از طرف خودش به زن داده باشد، نیازی به رضایت فعلی او نیست و زن می‌تواند به‌عنوان وکیل شوهر، رکن سوم را نیز اجرا کند.

شرایط تحقق طلاق خلع چیست؟

برای اینکه طلاق خلع از نظر شرعی و قانونی کاملا معتبر، صحیح و قابل ثبت باشد، باید همزمان دو دسته از شرایط طلاق خلع رعایت شوند:

  1. شرایط ماهوی (یعنی شرایط محتوایی و اساسی که بدون آن‌ها اساساً طلاق خلع شکل نمی‌گیرد)
  2. شرایط شکلی (یعنی تشریفات و قواعد اجرایی که رعایت نکردن‌شان باعث باطل شدن طلاق می‌شود).

تفاوت این دو دسته خیلی مهم است؛ چون شرایط ماهوی تا حدی با توافق و اراده طرفین قابل مدیریت هستند، اما شرایط شکلی کاملا الزامی و غیرقابل مذاکره‌اند.

شرایط شکلی طلاق خلع چیست؟

  • اجرای صیغه مخصوص طلاق خلع توسط خود مرد یا نماینده قانونی او (وکیل بلاعزل).
  • طلاق باید در حالت طُهر غیرمواقعه باشد (زن نه در دوران عادت ماهانه باشد و نه در همان دوره پاکی با شوهر نزدیکی کرده باشد).
  • مرد (یا وکیلش) باید بالغ، عاقل و مختار باشد.
  • ثبت رسمی طلاق در دفترخانه تنها پس از دریافت گواهی عدم امکان سازش از دادگاه.
  • رعایت سایر شرایط عمومی صحت طلاق؛ از جمله حضور دو شاهد مرد عادل هنگام جاری شدن صیغه (طبق رویه جاری دفاتر اسناد رسمی)

شرایط ماهوی طلاق خلع چیست؟

  • کراهت واقعی و جدی زن از ادامه زندگی مشترک
  • بذل مال (فدیه) از طرف زن؛ یعنی بخشیدن مهریه یا هر مال دیگری (کمتر یا بیشتر) در عوض طلاق
  • قبول صریح این بذل توسط شوهر (یا وکیل بلاعزل او از طرفش)
  • قصد جدی و واقعی هر دو طرف برای پایان دادن به رابطه زوجیت

وقتی هر دو دسته شرایط بالا به‌طور کامل رعایت شوند، طلاق خلع به‌صورت قانونی و شرعی محقق می‌شود و نتیجه آن یک طلاق بائن قطعی خواهد بود که رابطه زناشویی را برای همیشه قطع می‌کند (مگر زن در ایام عده از بذل خود رجوع کند).

مهریه و سایر حقوق مالی زن در طلاق خلع؛ چه چیزی بخشیده می‌شود؟

در طلاق خلع، وضعیت مهریه و حقوق مالی زن با طلاق‌های معمولی کاملا متفاوت است، زیرا اساس این طلاق بر «بذل مال» استوار است. زن برای خروج از زندگی مشترک باید مالی را به‌عنوان عوض طلاق به شوهر ببخشد و همین بذل، رکن اصلی شکل‌گیری طلاق خلع محسوب می‌شود. به همین دلیل، تعیین دقیق اینکه چه چیزی بخشیده می‌شود و چه حقوقی برای زن باقی می‌ماند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

در اکثر پرونده‌ها، مالی که زن بذل می‌کند همان مهریه (به‌طور کامل یا بخشی از آن) است. قانون به زن اجازه می‌دهد حتی مقدار بیشتری از مهریه یا مالی غیر از مهریه را نیز ببخشد تا شوهر به طلاق رضایت دهد. شرط اصلی این است که زن مالک آن مال باشد و بذل به اختیار و اراده کامل او انجام شود. 

اگر مهریه قبلا تسویه شده باشد، زن می‌تواند مال دیگری را به‌عنوان فدیه پیشنهاد کند. در عمل گاهی فقط بخشی از مهریه، گاهی تمام آن و در موارد اختلاف شدید حتی مالی بیشتر از مهریه بذل می‌شود؛ همه این حالات از نظر قانونی معتبر هستند.

در کنار مهریه، سایر حقوق مالی نیز باید مورد توجه قرار گیرند. چون طلاق خلع بائن است، زن پس از طلاق حق دریافت نفقه ایام عده ندارد، از شوهر ارث نمی‌برد و بسیاری از آثار مالی طلاق رجعی در آن وجود ندارد. با این حال، حقوق مستقل مانند اجرت‌المثل ایام زوجیت و نحله همچنان قابل مطالبه‌اند و طلاق خلع به‌خودی‌خود مانع دریافت آن‌ها نمی‌شود، مگر اینکه زن صراحتا این حقوق را نیز در چارچوب بذل واگذار کرده باشد.

این نکته را در نظر داشته باشید که زن تا پایان عده حق رجوع به بذل دارد؛ یعنی می‌تواند اعلام کند از مالی که بخشیده پشیمان شده است. در این صورت طلاق از بائن به رجعی تبدیل می‌شود و شوهر امکان رجوع پیدا می‌کند. اما اگر تا پایان عده رجوع نکند، بذل قطعی شده و دیگر هیچ ادعایی نسبت به مالی که بخشیده (از جمله مهریه) نخواهد داشت.

به‌طور خلاصه، در طلاق خلع آنچه زن می‌بخشد دقیقا همان چیزی است که خودش تعیین و اعلام می‌کند (معمولا مهریه یا بخشی از آن، اما می‌تواند هر مال دیگری هم باشد). حقوق مالی مستقل مانند اجرت‌المثل همچنان برای او محفوظ است؛ مگر اینکه صراحتا آن‌ها را نیز بذل کرده باشد. در نتیجه، طلاق خلع به زن امکان خروج سریع از رابطه را می‌دهد، اما در ازای هزینه مالی مشخصی که باید با آگاهی کامل و چشم باز نسبت به آثار قطعی آن تصمیم‌گیری شود.

طلاق خلع و آثار آن؛ بائن بودن، عده و امکان رجوع

برای آن‌که به درک درستی از طلاق خلعی چیست برسیم، باید بدانیم که چه آثاری را به دنبال دارد. طلاق خلع به‌دلیل ساختار ویژه‌اش آثار متفاوتی نسبت به سایر انواع طلاق دارد. این طلاق از نوع بائن است اما یک ویژگی خاص دارد که آن را از سایر طلاق‌های بائن جدا می‌کند؛ زن می‌تواند به مالی که بخشیده است رجوع کند و در نتیجه نوع طلاق به رجعی تبدیل شود. برای اینکه درک روشنی از پیامدهای خلع داشته باشیم، سه محور اصلی آن یعنی بائن بودن، عده و امکان رجوع را جداگانه بررسی می‌کنیم.

بائن بودن طلاق خلع

منظور از بائن بودن طلاق خلع چیست؟ طلاق خلع در لحظه اجرا یک طلاق بائن محسوب می‌شود. بائن بودن یعنی شوهر پس از طلاق نمی‌تواند بدون عقد جدید به زندگی مشترک برگردد. آثار مهم بائن بودن شامل قطع نفقه، قطع حق ارث و از بین رفتن امکان رجوع معمولی مرد است. خلع هم مانند سایر طلاق‌های بائن رابطه زوجیت را به‌طور قطعی از بین می‌برد اما این قطعیت تا زمانی برقرار است که زن به بذل خود دست نخورده باقی بماند.

عده در طلاق خلع

با وجود بائن بودن، زن در طلاق خلع باید عده نگه دارد. برای زنی که عادت ماهانه دارد، عده معمولا سه طُهر است و تا پایان این مدت حق ازدواج مجدد ندارد. در مواردی مثل یائسگی یا عدم نزدیکی ممکن است عده وجود نداشته باشد. اهمیت عده در طلاق خلع فقط یک تشریف شرعی نیست؛ همین بازه زمانی فرصتی است که اگر زن تصمیم بگیرد از بذلی که کرده برگردد، بتواند این کار را انجام دهد.

امکان رجوع در طلاق خلع

در طلاق خلع، مرد به‌صورت عادی حق رجوع به زن را ندارد چون طلاق بائن است. در عوض این زن است که می‌تواند در مدت عده به مالی که بخشیده رجوع کند و بگوید از بخشش خود منصرف شده است. اگر چنین رجوعی انجام شود، طلاق خلع به طلاق رجعی تبدیل می‌شود و در این حالت مرد اختیار پیدا می‌کند که به زن رجوع کند. اگر زن تا پایان عده به بذل برنگردد، طلاق بائن باقی می‌ماند و بازگشت به وضعیت سابق بدون عقد جدید امکان‌پذیر نیست.

تفاوت طلاق خلع با طلاق مبارات از نظر میزان کراهت و فدیه

تفاوت طلاق خلع و مبارات ریشه در دو عامل کلیدی دارد؛ اینکه «چه کسی از ادامه زندگی ناراضی است» و «زن چه مقدار از حقوق مالی خود را باید ببخشد». همین دو عنصر مسیر این دو طلاق را از هم جدا می‌کند و تعیین می‌کند زن در هرکدام چه هزینه‌ای باید بپردازد و چرا قانون آنها را دو عنوان مستقل می‌داند.

تفاوت از نظر میزان کراهت

در طلاق خلع، کراهت کاملا یک‌طرفه است. این زن است که ادامه زندگی با شوهر را غیرقابل تحمل می‌بیند و برای رهایی حاضر است مالی ببخشد. شوهر لزوماً ناراضی نیست و ممکن است همچنان قصد ادامه زندگی داشته باشد. اما در طلاق مبارات، نارضایتی دوطرفه است؛ یعنی هم زن و هم مرد ادامه رابطه را نمی‌خواهند و هر دو نسبت به یکدیگر بی‌میلی یا ناخشنودی دارند. به همین دلیل، بار روانی و اختلافی طلاق مبارات معمولا کمتر است، چون خواست مشترک دو طرف است نه فشار یک‌طرفه زن.

تفاوت از نظر میزان فدیه یا مال بخشیده‌شده

نقطه تفاوت مهم دیگر مقدار مالی است که زن می‌تواند ببخشد. در طلاق خلع، دست زن کاملا باز است؛ می‌تواند مهریه را کامل ببخشد، بخشی از آن را واگذار کند، یا حتی مالی بیش از مهریه به شوهر بدهد. قانون مدنی هم این انعطاف را تایید کرده و صریح گفته که فدیه می‌تواند کمتر، بیشتر یا مساوی مهریه باشد. اما در طلاق مبارات شرایط محدودتر است. چون کراهت دوطرفه است، زن نمی‌تواند بیشتر از مهریه ببخشد. میزان بذل معمولا برابر یا کمتر از مهریه است تا تعادل بین خواسته‌های دو طرف حفظ شود و توافق برای پایان رابطه عادلانه‌تر انجام شود.

به‌طور خلاصه، وقتی زن شدیداً ناراضی است و تنها راه رهایی، بخشش گسترده مالی است، طلاق خلع مطرح می‌شود. اما وقتی هر دو طرف نسبت به ادامه زندگی بی‌میل‌اند و زن نمی‌خواهد بیشتر از مهریه بدهد، طلاق مبارات انتخاب عملی‌تری است. این تفاوت‌ها باعث شده هر کدام از این دو نوع طلاق کارکرد اجتماعی و حقوقی متفاوتی داشته باشد.

 مراحل عملی انجام طلاق خلع در دادگاه خانواده

در طلاق خلع با اینکه زن مالی را می‌بخشد و شوهر نیز معمولا رضایت می‌دهد، روند همچنان باید از مسیر قانونی دادگاه خانواده عبور کند. این مراحل تضمین می‌کنند طلاق صحیح، قابل ثبت و غیرقابل‌اعتراض باشد. از ثبت دادخواست تا اجرای صیغه و پایان عده، هر بخش نقش خودش را دارد و نادیده گرفتن هرکدام می‌تواند روند را مختل کند. مراحل طلاق خلع عبارت است از:

۱. تهیه مدارک و تنظیم دادخواست

در شروع کار، زن یا وکیلش مدارک هویتی، عقدنامه و مشخصات مالی که قرار است بذل شود را آماده می‌کند. سپس دادخواست طلاق خلع تنظیم می‌شود و در آن نوع طلاق، کراهت زن و مقدار مالی که می‌خواهد ببخشد به‌صورت روشن ذکر می‌شود. این مرحله، پایه پرونده است و باید دقیق انجام شود.

۲. ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی

دادخواست از طریق سامانه ثنا یا دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت می‌شود. هزینه دادرسی پرداخت می‌شود و پرونده به‌طور رسمی وارد سیستم قضایی می‌گردد. بدون این مرحله، هیچ‌گونه رسیدگی آغاز نخواهد شد.

۳. ارجاع پرونده به دادگاه خانواده

پرونده به شعبه صالح دادگاه خانواده ارسال می‌شود. در این مرحله ممکن است دادگاه برای ایجاد سازش، پرونده را به مرکز مشاوره ارجاع دهد، اما چون طلاق خلع بر پایه کراهت زن شکل می‌گیرد، این مرحله معمولا تشریفاتی و کوتاه است.

۴. جلسه رسیدگی دادگاه

قاضی در جلسه رسیدگی، کراهت زن، میزان مالی که بخاطر طلاق می‌بخشد و قبول شوهر را بررسی می‌کند. زن و شوهر یا نمایندگانشان توضیحات لازم را ارائه می‌دهند. اگر شرایط خلع احراز شود، روند صدور حکم آغاز می‌شود.

۵. صدور حکم طلاق خلع

پس از بررسی کامل، دادگاه حکم طلاق خلع را صادر می‌کند. در حکم معمولا نوع طلاق، مقدار بذل و بائن بودن طلاق ذکر می‌شود. این حکم مجوز قانونی ادامه فرایند است و بعد از قطعیت آن، ثبت طلاق امکان‌پذیر خواهد بود.

۶. اخذ گواهی عدم امکان سازش (در موارد لازم)

در برخی پرونده‌ها، به‌خصوص اگر مشاوره انجام شده باشد، دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند. این گواهی در عمل همان مجوز ثبت طلاق در دفترخانه است و بدون آن، دفتر طلاق نمی‌تواند صیغه را جاری کند.

۷. مراجعه به دفترخانه برای اجرای صیغه و ثبت طلاق

زوجین یا وکلای آن‌ها با حکم قطعی و گواهی لازم به دفترخانه طلاق مراجعه می‌کنند. صیغه طلاق خلع با اشاره به بذل زن جاری می‌شود و پس از آن طلاق در دفاتر رسمی ثبت و طلاق‌نامه صادر می‌گردد.

۸. سپری شدن عده و تکمیل آثار طلاق

بعد از ثبت طلاق، زن باید عده را نگه دارد، که معمولا سه طُهر است. در این مدت، زن تنها در صورتی می‌تواند از مالی که بخشیده رجوع کند که هنوز عده تمام نشده باشد. با پایان عده، طلاق به‌طور کامل قطعی می‌شود و هر دو طرف می‌توانند زندگی جدیدی آغاز کنند.

مزایا و معایب طلاق خلع نسبت به سایر گزینه‌های طلاق برای زن

طلاق خلع برای بسیاری از زنان زمانی مطرح می‌شود که ادامه زندگی مشترک دیگر قابل تحمل نیست و مسیرهای دیگر یا طولانی‌اند یا نتیجه مشخصی ندارند. این نوع طلاق هم مزایایی دارد که آن را به یک گزینه سریع و قابل اتکا تبدیل می‌کند و هم معایبی که ممکن است برای برخی زنان قابل پذیرش نباشد. شناخت این دو بخش کمک می‌کند زن بداند در چه شرایطی خلع انتخاب درستی است و چه زمانی بهتر است به سراغ روش‌های دیگر مثل طلاق توافقی یا طلاق قضایی برود. در ادامه به این سوال پاسخ می‌دهیم که مزایای طلاق خلع چیست و چه معایبی را به همراه دارد.

مزایای طلاق خلع برای زن

مهم‌ترین مزیت طلاق خلع سرعت و قطعیت آن است. چون زن مالی را می‌بخشد، شوهر معمولا به‌سرعت رضایت می‌دهد و مسیر دادگاه پیچیدگی‌های طلاق‌های یک‌طرفه را ندارد. از طرف دیگر، خلع یک طلاق بائن است؛ یعنی پس از ثبت طلاق، مرد حق رجوع ندارد و زن مجبور نیست نگران بازگشت ناخواسته مرد در دوران عده باشد مگر اینکه خودش به بذل رجوع کند. 

همچنین در این نوع طلاق نیازی به ارائه دلیل یا اثبات عسر و حرج نیست؛ کراهت زن و بذل مال کافی است، چیزی که بسیاری از زنان را از ماه‌ها دوندگی حقوقی و اثبات رفتارهای آزاردهنده شوهر نجات می‌دهد.

معایب طلاق خلع برای زن

در کنار مزایا، هزینه اصلی طلاق خلع همان مالی است که زن باید ببخشد. زن ممکن است ناچار شود تمام مهریه یا حتی بیشتر از آن را بذل کند تا شوهر راضی به طلاق شود. این موضوع برای بسیاری از زنان خسارت‌بار است، به‌خصوص اگر مهریه پشتوانه مالی مهمی برای آینده‌شان باشد. از طرفی، اگر زن در دوران عده به بذل رجوع نکند، فرصت بازنگری از بین می‌رود و خلع کاملا قطعی می‌شود. 

همچنین امکان گرفتن نفقه دوران عده وجود ندارد و برخی حقوق مالی که در طلاق رجعی برای زن باقی می‌ماند، در خلع از بین می‌رود. در نهایت اگر مرد به‌شدت مخالف طلاق باشد، ممکن است زن مجبور شود بذل سنگینی انجام دهد تا رضایت او را به دست آورد.

به‌طور خلاصه، طلاق خلع بهترین انتخاب زمانی است که زن به‌دنبال خروج سریع و قطعی از رابطه باشد و بتواند بخشی از حقوق مالی‌اش را فدا کند. اما اگر زن نمی‌خواهد مهریه یا سایر اموالش را ببخشد، یا نیاز دارد از حمایت مالی پس از طلاق بهره‌مند بماند، گزینه‌هایی مثل طلاق قضایی یا حتی طلاق توافقی می‌تواند مناسب‌تر باشد.

جمع‌بندی

طلاق خلع راه‌حلی سریع و قابل اتکا برای زمانی است که زن به دلیل کراهت واقعی می‌خواهد بدون درگیری طولانی از زندگی مشترک خارج شود. این طلاق از نوع بائن است و با بذل مال از سوی زن انجام می‌شود، اما قانون امکان رجوع زن به بذل را در دوران عده پیش‌بینی کرده است. 

سرعت، پیش‌بینی‌پذیری و نیاز نداشتن به اثبات عسر و حرج از مزایای آن است و بخشیدن بخشی از حقوق مالی مهم‌ترین هزینه‌اش. در نهایت، خلع زمانی بهترین گزینه است که زن تصمیم قطعی برای پایان رابطه دارد و می‌خواهد این مسیر را با کمترین پیچیدگی طی کند.

در این قدم که می‌دانید طلاق خلع چیست، می‌توانید تصمیم بهتری بگیرید. اگر نیاز دارید شرایط خودتان را دقیق ارزیابی کنید یا می‌خواهید این روند را با کمترین ریسک و بیشترین سرعت پیش ببرید، گروه وکلای نیک عدل آماده همراهی و ارائه مشاوره تخصصی است.

سوالات متداول

۱.آیا زن برای طلاق خلع باید تمام مهریه را ببخشد؟

خیر؛ زن می‌تواند همه، بخشی یا حتی مالی غیر از مهریه را بذل کند و مقدار آن کاملا توافقی است.

۲. اگر زن بعد از طلاق خلع پشیمان شود چه می‌شود؟

زن فقط تا پایان عده می‌تواند به بذل رجوع کند؛ در این صورت طلاق به رجعی تبدیل می‌شود و امکان بازگشت ایجاد می‌شود.

۳. آیا مرد می‌تواند بدون رضایت به طلاق خلع تن ندهد؟

بله؛ مگر اینکه زن وکالت بلاعزل در طلاق داشته باشد، در غیر این صورت رضایت مرد برای اجرای خلع ضروری است.

۴. طلاق خلع چقدر زمان می‌برد؟

معمولا بین یک تا سه ماه بسته به روند دادگاه و همکاری زوجین.

۵. آیا زن پس از طلاق خلع نفقه عده می‌گیرد؟

خیر؛ چون طلاق خلع بائن است، نفقه عده برای زن برقرار نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید واژه خود را جستجو کنید

مطالب اخیر

۱۱ آذر ۱۴۰۴